بیانگیزه بودن دانشآموزان در سال تحصیلی؛ دلایل و راهکارها
بیانگیزه شدن دانشآموزان در سال تحصیلی یکی از چالشهای جدی آموزش در مدارس امروزی است. بسیاری از والدین و معلمان با این مسئله روبهرو هستند که چرا فرزندشان دیگر مثل قبل با شوق درس نمیخواند. کلمه بیانگیزه فقط یک واژه ساده نیست؛ بلکه نشانهای از خستگی ذهنی، فشار روانی، یا نبود هدف است. در این مقاله با نگاهی انسانی، واقعی و علمی بررسی میکنیم که ریشه این حس کجاست و چطور میشود دوباره شوق یادگیری را در دل دانشآموز زنده کرد.
چرا بیانگیزه بودن در میان دانشآموزان اینقدر رایج شده؟
اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، دنیای امروز پر از حواسپرتی است. شبکههای اجتماعی، بازیهای آنلاین، تغییرات فرهنگی، و حتی شیوهی آموزش باعث شدهاند دانشآموزان تمرکز خود را از دست بدهند. در گذشته، انگیزه درس خواندن بیشتر از روی تشویق یا ترس از معلم بود. اما نسل جدید، با ذهنی خلاق و آزاد، دیگر با روشهای سنتی پاسخ نمیدهد.
تحقیقات روانشناسی نشان میدهد که سه عامل اصلی در ایجاد بیانگیزگی نقش دارند:
- نبود هدف مشخص در زندگی تحصیلی
- مقایسهی مداوم با دیگران
- احساس ناکامی و ناامیدی در نتیجهی شکستهای مکرر
وقتی یک دانشآموز احساس کند تلاشش نتیجهای ندارد، به تدریج به سمت ناامیدی و در نهایت بیانگیزگی میرود.
نشانههای بیانگیزه شدن دانشآموزان در طول سال تحصیلی
تشخیص زودهنگام بیانگیزگی بسیار مهم است. اگر معلم یا والدین بتوانند این نشانهها را زودتر ببینند، احتمال بازگرداندن انگیزه بیشتر میشود.

دلایل اصلی بیانگیزه بودن دانشآموزان
برای اینکه ریشهی مشکل را بفهمیم، باید از نگاه خود دانشآموز به موضوع نگاه کنیم. بسیاری از نوجوانان میگویند: “نمیدانم چرا باید این درسها را بخوانم!” و این دقیقاً نقطهی شروع بیانگیزگی است.
۱. نبود هدف شخصی
دانشآموزی که نمیداند چرا باید درس بخواند، خیلی زود دچار بیعلاقگی میشود. او باید بفهمد یادگیری چه کمکی به آیندهاش میکند.
۲. روش تدریس خشک و غیرجذاب
سیستم آموزشی ما هنوز بیشتر بر حفظیات تکیه دارد. معلمانی که صرفاً از کتاب میخوانند، ناخودآگاه انگیزه را از بین میبرند. درس باید با زندگی واقعی گره بخورد تا دانشآموز احساس معنا کند.
۳. فشار بیش از حد والدین
برخی والدین با نیت خیر، فرزندشان را مجبور به گرفتن نمرات بالا میکنند. اما نتیجه گاهی برعکس میشود و کودک به دلیل استرس و ترس از شکست، به مرور بیانگیزه میگردد.
۴. ناامیدی از سیستم آموزشی
وقتی دانشآموز میبیند زحمتش دیده نمیشود، یا حتی دانش واقعی ارزشی ندارد، دچار حس خستگی میشود. این ناامیدی در مدارس بزرگ، بیشتر مشاهده میشود.
تاثیر فناوری و فضای مجازی
امروزه تلفنهای همراه و فضای مجازی، جزئی از زندگی روزمره شدهاند. اما تأثیر آنها بر روی تحصیلی دوگانه است. از یک طرف، آموزش آنلاین، منابع نامحدودی را در اختیار دانشآموز قرار داده است؛ از طرف دیگر، باعث حواسپرتی، مقایسهی افراطی و کاهش تمرکز میشود.
برای مثال، وقتی دانشآموز هر روز زندگی درخشان دیگران را در شبکههای اجتماعی میبیند، ناخودآگاه دچار ناامیدی و کاهش اعتمادبهنفس میشود. در نتیجه، مسیر تحصیلی خودش را بیارزش تصور میکند.
راهکارهای عملی
راهحل ساده نیست، اما ممکن است. باید از ترکیب روشهای روانشناختی، آموزشی و محیطی استفاده شود تا احساس «من میتوانم» در ذهن دانشآموز دوباره زنده شود.
۱. آموزش هدفمحور
به دانشآموز کمک کنیم بفهمد هر درس در آینده چه کاربردی دارد. مثلاً ریاضی برای مدیریت پول، زبان برای ارتباط با دنیا، و علوم برای درک محیط زندگی.
۲. تشویق به جای تنبیه
تشویق حتی برای کوچکترین پیشرفتها، حس موفقیت را تقویت میکند و میل ادامه دادن را بالا میبرد.
۳. ایجاد رقابت سالم
رقابت اگر با احترام و دوستی همراه باشد، باعث رشد فردی میشود. معلمان میتوانند مسابقات علمی و پژوهشی کوچک برگزار کنند.
۴. استفاده از فناوریهای آموزشی نوین مانند سامانه سایما
سامانه سایما با ارائهی ابزارهایی مانند حضور و غیاب هوشمند، ثبت نمرات، تحلیل عملکرد و ارتباط با اولیا، محیطی منظم و جذاب برای یادگیری ایجاد میکند. همین نظم و بازخورد مداوم باعث افزایش انگیزهی تحصیلی میشود. 👉 : سایت رسمی سایما
نقش معلمان در پیشگیری از بیانگیزگی دانشآموزان
معلم فقط انتقالدهندهی اطلاعات نیست؛ او الهامبخش است. معلمی که خود باانگیزه باشد، میتواند حتی کلاس خشک ریاضی را به تجربهای لذتبخش تبدیل کند.
- تغییر لحن تدریس و ایجاد ارتباط انسانی
- استفاده از مثالهای واقعی و ملموس
- قدردانی از تلاش، نه فقط نتیجه
نقش خانواده در بازگرداندن انگیزه تحصیلی
خانه اولین محیط یادگیری است. رفتار والدین با فرزند، تأثیر مستقیمی بر نگرش او نسبت به تحصیل دارد.
برای مثال، والدینی که اشتباهات کودک را با صبر میپذیرند، فرزندی مقاومتر و باانگیزهتر پرورش میدهند. در مقابل، والدینی که مدام سرزنش میکنند، و همین امر باعث سرشکستگی فرزندان میشود.
موقعیت برای گذاشتن عکس
(در این بخش تصویری از تعامل مثبت بین معلم و دانشآموز در کلاس قرار گیرد — ALT: افزایش انگیزه در دانشآموز با روش تدریس خلاقانه)
راهکارهای روانشناختی برای رفع بیانگیزگی
گاهی مشکل ریشه در احساسات عمیقتر دارد. روانشناسان توصیه میکنند برای مقابله با بیانگیزگی، ابتدا باید حس «خودارزشمندی» در فرد تقویت شود.
- نوشتن فهرستی از تواناییها و موفقیتهای شخصی
- تعیین اهداف کوچک و دستیافتنی
- جلوگیری از مقایسه با دیگران
- تمرین روزانهی قدردانی (مثلاً نوشتن سه چیز خوب روزانه)
متنی برای معلمان و والدین دلسوز
زندگی تحصیلی در نگاه بسیاری از نوجوانان، میدان تجربه و رشد است. اما در عمل، این مسیر گاهی به رقابتی سخت تبدیل میشود که ارزش واقعی یادگیری را از بین میبرد. وقتی نگاهها فقط روی نمره یا مدرک متمرکز میشود، روح یادگیری آزادانه فروکش میکند. در این بخش میخواهیم از زاویهای دیگر نگاه کنیم — از زاویه انسانیتر.

بچهها دوست دارند دیده شوند، نه فقط ارزیابی شوند. دوست دارند کسی به حرفشان گوش دهد، نه اینکه فقط نتیجهی کارشان سنجیده شود. در مدرسههایی که گفتگو میان معلم و شاگرد جریان دارد، رشد فکری و اخلاقی همزمان پیش میرود. چنین محیطی دیگر به سختی میتواند محل سردی و بیعلاقگی باشد.
همچنین، ساختارهای سنتی امتحان، هنوز در ذهن بسیاری از مدارس باقی مانده است. آزمونهایی که بر حفظیات تکیه دارند، فقط حافظه را میسنجند، نه درک را. برای همین، نوجوانی که ذهن پرسشگر دارد، خیلی زود احساس دلزدگی میکند. شاید لازم است آموزش از پرسش آغاز شود، نه از پاسخ.
در این مسیر، معلم نقش اصلی را دارد؛ کسی که میتواند فضای کلاس را از رقابت به همکاری تغییر دهد. اگر معلمها به جای تمرکز بر اشتباهات، بر تلاشها تمرکز کنند، محیط یادگیری به جایی امن برای آزمودن ایدههای جدید تبدیل میشود.
همچنین نباید از تأثیر محیط اجتماعی غافل شد. دوستیهای ناسالم، فشار گروهی و قضاوتهای ظاهری میتواند حس ارزشمندی را تضعیف کند. نوجوانان نیاز دارند در محیطی باشند که تفاوتها پذیرفته شود. در غیر این صورت، آنها از ترس قضاوت، استعدادهایشان را پنهان میکنند.
در نهایت، یادمان نرود که هدف آموزش، پرورش انسان است نه صرفاً تولید مدرک. مدرسه باید به جایی تبدیل شود که دانشآموز در آن احساس امنیت، احترام و امکان رشد کند. اگر چنین شود، دیگر نیازی به نگرانی دربارهی انگیزه نخواهد بود، چون انگیزه در ذات تجربهی انسانی یادگیری نهفته است.
متنی برای دانش آموزان عزیز ( از کتاب معجزه شکرگزاری)
{ متن دلسوزانه از طرف ادمین سایما }
{دانش آموزان عزیز بهتون پیشنهاد میکنم کتاب معجزه شکرگزاری و مطالعه کنید تا روی جدیدی از دنیای اطرافتون و مشاهده کنید زندگی برای همه ما سخت هست و این غیر قابل انکار هست ولی با تمرینات شکرگزاری میفهمیم هرچقدر هم دنیا بهمون سخت بگیره بازهم زیبایی هایی هست که ما از روی عادت دیگه توجهی بهشون نمیکنیم و همین امر که بدونیم چه نعمت هایی خداوند در اختیار ما قرار داده است باعث میشه صبر و استقامت ما و همچنین ارزش وجودی خودمون و بهتر درک کنیم و جدا از این ها به هرچیزی شما فکر کنید همون و بدست میارید!
شاید با وجود شکرگزاری بازهم زندگی مشکلات خودش و بهمون تحمیل کنه ولی مطمعن باشید کائنات بخاطر ذهنیت و حال خوبی که شما دارید کائنات هم بهتون آسونتر میگیره و درنتیجه مسائل گوناگون زندگی و بهتر میتونید هندل کنید….
برای دریافت کتاب روی طاقچه کلیک کنید}

قدرت شکرگزاری؛ نوری که زندگی را روشن میکند
گاهی وقتها زندگی شبیه روزهای ابری میشود. همهچیز خاکستری است، درسها سختاند، حرفهای دیگران آزارمان میدهد، و حس میکنیم هیچ چیز خوب پیش نمیرود. شاید دلت بخواهد در آن لحظه فقط بخوابی و هیچکس سراغت را نگیرد.
اما اگر بدانی در همان لحظه، جادویی وجود دارد که میتواند تمام آن ابرها را کنار بزند، چطور؟
این جادو اسمش «شکرگزاری» است.
شکرگزاری یعنی دیدن خوبیها، حتی وقتی اوضاع ظاهراً خوب نیست. یعنی پیدا کردن نور، حتی در دل تاریکی. خیلی از ما فکر میکنیم فقط وقتی باید سپاسگزار باشیم که اتفاق بزرگی افتاده باشد؛ مثلاً نمرهی عالی گرفتهایم یا چیزی خریدهایم که مدتها منتظرش بودیم. ولی راز اصلی این است که شکرگزاری وقتی معنا پیدا میکند که در لحظات سخت هم بتوانیم چیزهایی برای قدردانی پیدا کنیم.
—
راز اول: هر چیزی که داری، با دید شکر ببین
اگر امروز صبح از خواب بیدار شدی، یعنی هنوز فرصت زندگی داری. اگر میتوانی راه بروی، بخندی، نفس بکشی یا حتی همین حالا داری این متن را میخوانی، یعنی در زندگیات دهها نعمت هست که دیگران شاید آرزویش را دارند.
بعضی وقتها باید فقط بایستی و به دور و برت نگاه کنی. به دستی که مینویسد، چشمی که میبیند، قلبی که هنوز برای آینده میتپد.
وقتی به جای کمبودها، داشتههایت را ببینی، احساس درونت تغییر میکند.
این احساس شبیه یک جرقه است، کوچک اما روشن. و اگر آن را هر روز تکرار کنی، کمکم به یک شعلهی بزرگ تبدیل میشود.
راز دوم: دفتر معجزه بساز
در کتاب «معجزه شکرگزاری»، نویسنده میگوید که اگر هر روز ده چیز را بنویسی که بابتش سپاسگزار هستی، ذهن و زندگیت تغییر میکند. شاید اولش ساده به نظر برسد، ولی همین کار ساده، یکی از قویترین تمرینهای دنیاست.
مثلاً بنویس:
- خدا را شکر که امروز بیدار شدم.
- خدا را شکر که دوستی دارم که با من میخندد.
- خدا را شکر که خانوادهام کنارم هستند.
- خدا را شکر برای معلمی که همیشه کمکم میکند.
- خدا را شکر برای نوری که از پنجره میتابد.
اولش شاید این جملات ساده به نظر برسند، اما با گذشت چند روز، میبینی احساساتت فرق کرده. دیگر همان آدم قبل نیستی. ذهن تو شروع میکند به دیدن چیزهای زیبا، حتی در روزهای معمولی.
—
راز سوم: از دل سختیها هم خوبی بیرون بکش
هر کسی در زندگیاش روزهایی دارد که همه چیز اشتباه به نظر میرسد. شاید نمرهات پایین بیاید، با دوستی دلخوری داشته باشی یا در خانه شرایط سختی باشد.
در آن لحظهها بهجای اینکه بگویی «چرا برای من؟»، از خودت بپرس «قرار است چه چیزی از این تجربه یاد بگیرم؟».
وقتی یاد میگیری حتی از دل سختی، درس بگیری، تبدیل به انسانی قوی میشوی.
برای مثال، اگر در امتحانی موفق نشدی، شاید آن شکست باعث شود روش مطالعهات را عوض کنی و دفعهی بعد نتیجهی خیلی بهتری بگیری.
اگر با کسی اختلاف پیدا کردی، شاید آن موقع بفهمی چقدر ارزش مهربانی و صبر بالاست.
شکرگزاری یعنی همین: پیدا کردن خوبیها، حتی در میان اتفاقات بد.
—
راز چهارم: شکرگزاری را احساس کن، نه فقط بگو
بعضیها فقط به زبان میگویند «شکر». ولی معجزه وقتی اتفاق میافتد که آن را با دل احساس کنی. وقتی واقعاً بدانی آن چیزی که داری، ارزشمند است.
مثلاً وقتی در مسیر مدرسه، نسیم صورتت را نوازش میدهد، چند لحظه چشمهایت را ببند و بگو «چه حس خوبی!».
همین حسهای کوچک هستند که روح آدم را زنده نگه میدارند.
—
راز پنجم: با سپاسگزاری، آیندهات را بساز
فرض کن چیزی را آرزو داری؛ مثلاً قبولی در یک رشته، یا رسیدن به هدفی خاص. یکی از تمرینهای زیبا در کتاب این است که شکرگزاری را برای چیزهایی انجام بده که هنوز به دست نیاوردهای، انگار که همین حالا اتفاق افتادهاند.
بنویس:
«از ته دل ممنونم که موفق شدم، ممنونم که تلاشهایم نتیجه داد، ممنونم که آرامش و شادی در زندگیم جاری است.»
وقتی این جملات را با باور بگویی، ذهن تو باور میکند که توانایی ساخت آن آینده را دارد.
و همین باور، جرقهای از امید درونت روشن میکند که هیچ طوفانی نمیتواند خاموشش کند.
—
راز ششم: به دیگران هم نیکی کن
شکرگزاری فقط دربارهی گفتن نیست، بلکه دربارهی «عمل» هم هست.
وقتی از چیزی در زندگیات سپاسگزار باشی، دلت میخواهد آن حس خوب را با دیگران تقسیم کنی. شاید لبخندی ساده، یا کمک کوچکی به همکلاسیات، یا حتی گفتن یک جملهی محبتآمیز.
این کارها مثل دانههایی هستند که در خاک میکاری و روزی درختهای بزرگی از محبت از آنها رشد میکند.
—
راز هفتم: سپاسگزاری را تبدیل به عادت کن
اولش ممکن است سخت باشد که هر روز بنویسی یا فکر کنی بابت چه چیزی باید شکرگزار باشی. اما اگر دو هفته ادامه دهی، تبدیل به عادت میشود. ذهن تو یاد میگیرد که حتی در روزهای خاکستری هم دنبال رنگ بگردد.
و این یعنی شروع یک زندگی تازه.
—
راز هشتم: خودت را ببخش
بسیاری از آدمها نمیتوانند شکرگزار باشند چون درگیر احساس گناه یا قضاوت خودشان هستند.
اما باید بدانی که هیچکس کامل نیست. اشتباه بخشی از مسیر رشد است.
وقتی خودت را ببخشی، بار سنگینی از شانههایت برداشته میشود و تازه آنوقت میتوانی واقعاً قدردان زندگی باشی.
در واقع، بخشش خود، اولین قدم به سوی آرامش است.
—
راز نهم: به یاد داشته باش که هر روز یک هدیه است
بسیاری از ما صبحها از خواب بیدار میشویم بدون اینکه فکر کنیم همین بیدار شدن، خودش چه معجزهای است.
دهها نفر دیشب خوابیدند و دیگر چشم باز نکردند. اما تو هنوز فرصت داری. هنوز میتوانی یاد بگیری، رشد کنی، ببخشی، بخندی.
هر روز که شروع میشود، انگار خداوند برگهی سفید تازهای به تو میدهد تا رویش بنویسی: «امروز شکرگزارم».
و تو انتخاب میکنی که چه چیزی روی آن بنویسی.
—
راز دهم: شکرگزاری، چراغی برای مسیر آینده
دنیا همیشه آسان نیست، اما کسی که سپاسگزار است، حتی در دل سختیها هم امید دارد.
مثل کسی که در تاریکی، بهجای ترسیدن، شمعی روشن میکند.
وقتی یاد میگیری قدر داشتههایت را بدانی، آرامش درونت قویتر میشود و دیگر اتفاقات بیرونی نمیتوانند بهراحتی تو را زمین بزنند.
شکرگزاری یعنی دیدن زیبایی در سادهترین چیزها:
در خندهی یک دوست، در بوی چای صبح، در کتابی که چیزی تازه یاد میدهد، یا حتی در لحظهای که فقط نفس میکشی و حس میکنی هنوز زندهای.
—
و در آخر…
اگر احساس کردی در زندگی چیزی کم داری، از خودت بپرس: آیا بابت چیزهایی که همین حالا دارم، شکر کردهام؟
دنیا شبیه آینه است؛ هر چه به آن بدهی، همان را به تو برمیگرداند. وقتی سپاسگزاری را انتخاب میکنی، در واقع داری اعلام میکنی که آمادهای برای دریافت چیزهای بهتر.
پس امروز، همین حالا، سه چیز بنویس که بابتشان احساس خوشبختی میکنی.
شاید چیزهای کوچکی باشند، اما از همین چیزهای کوچک است که معجزهها ساخته میشوند.
به یاد داشته باش: تو لایق شادی هستی، و شکرگزاری کلید رسیدن به آن است.
—
میخواهی براش تصویر مرتبط بسازم؟ (مثلاً تصویری از یک دفتر شکرگزاری، یا نوجوانی که با لبخند در حال نوشتن است و نور خورشید از پنجره میتابد؟)
پیشنهاد ما برای خواندن مطالب بیشتر در این مورد
پایگاه روانشناسی میگنا – برای بخشهای مربوط به انگیزه و روانشناسی تحصیلی.
کانون فرهنگی آموزش (قلمچی) – مناسب لینکدهی در قسمت راهکارهای آموزشی.
سوالات متداول
“چطور بفهمیم یک دانشآموز بیانگیزه شده؟”
“وقتی دانشآموز علاقهاش به درس کاهش پیدا کند، تمرکز نداشته باشد و از انجام تکالیف طفره برود، احتمالاً دچار بیانگیزگی شده است.”
“راهکار اصلی برای افزایش انگیزه تحصیلی چیست؟”,
تعیین هدف، تشویق بهموقع، کاهش فشار و استفاده از ابزارهای آموزشی هوشمند مانند سایما از مهمترین راهکارها هستند.”
“آیا فناوری باعث بیانگیزگی میشود؟”,
“اگر کنترلنشده استفاده شود، بله. اما با جهتدهی درست میتواند ابزاری قدرتمند برای انگیزهبخشی باشد.”
“نقش خانواده در بازگرداندن انگیزه چیست؟”,
خانواده با درک، تشویق و حمایت عاطفی میتواند بزرگترین تأثیر را در افزایش انگیزه فرزندش داشته باشد.”
نتیجهگیری و دعوت به اقدام
بیانگیزه بودن دانشآموزان، فقط یک مشکل فردی نیست؛ نشانهای از نیاز به تغییر در کل سیستم آموزشی است. باید یاد بگیریم به جای فشار و مقایسه، مسیر رشد را با همراهی و درک هموار کنیم. اگر در مدرسهی شما هم نشانههایی از بیعلاقگی و کاهش انگیزه دیده میشود، وقت آن است با ابزارهای نوین آموزشی مثل سایما محیطی پویا و منظم بسازید تا دانشآموزان دوباره از یادگیری لذت ببرند.
برای آشنایی بیشتر با امکانات سایما و درخواست نسخهی دمو، به لینک زیر مراجعه کنید:
ورود به سایت سایما | سامانه هوشمند مدارس و برای تماس به صفحه تماس با ما مراجعه کرده و یا با شماره 09029994510 تماس بگیرید.


بدون دیدگاه